نقدی بر طنز چارخونه

 

طنز چارخونه هم تمام شد درباره ی این سریال چگونه می اندیشید؟

من وقتی این سریال شروع شد با خود گفتم حتما سریال خوبی خواهد شد چون فضایی خانوادگی بود و شخصیتها هم شخصیتهایی از بین مردم بودند. شخصیت حامد که آنرا رضا شفیعی جم بازی می کرد شخصیتی حدید بود در سریالهایی طنز و شخصیتی ملموس بود برای هر خانواده ای. بقیه شخصیتها هم در نوع خود خوب بودند مادر شکوه که مریم امیر جلایی آنرا اجرا می کرد اگرچه تکراری بود ( در سریالهای خانه به دوش٬ متهم گریخت و ترش و شیرین) این شخصیت را دیده بودیم ولی مهربانی و عصبانیتش در حد متعارفی بود . پرستو(بهنوش بختیاری) توانسته بود شخصیت جدیدی خلق کند و رعنا( فلامک جنیدی) بخوبی توانست نقش یک زن مهربانی که عاشق همسرش است و او را تایید می کند و حتی حاضر است خرج خانه را به تنهایی در بیاورد ایفا کند. در کل زوج هنری رضا شفیعی جم و فلامک جنیدی بسیار آشنا بود برای ما چون نظیرش را در بارها در اکثر خانواده ها دیده بودیم که نرد خانواده بیکار باشد و همسرش خرج خانواده را بدهد.

نقش منصور(حمید لولایی) خوب بود. ولی یکی از بهترین تقشها نقش فرزاد بود  که ایفاگر آن اردلان شجاع کاوه بود با اینکه اولین کار طنزش بود و قبلا او را در نقشهای جدیدی دیده بودیم و حتی  دیالوگ او ( زشته٬ زشته) یکی از دیالوگهای مطرح سریال شد و بر سر زبانها افتاد.

شعر تیتراژ پایان سریال هم که تا چند قسمت معمایی بود و همه به این فکر می کردند که این خواننده خوش صدا کیست پس از مدتی متوجه شدیم که کسی جز رضا شفیعی جم نیست.

ولی متاسفانه این سریال خوب و صمیمی پس از چند قسمت با آمدن نذیر شنبه( جواد رضویان) بسیار لوس و بی محتوا شد . شخصیتهای خوب این مجموعه دچار تغییر شدند مادر شکوه زنی شد که یک افغانی(نذیر شنبه) را به بچه ها و شوهرش تر جیح می داد که این مغایر با مادران ایرانی بود که تمام فکر و ذهنشان بچه ها و همسرشان است.

نقش حامد (رضا شفیعی جم) که از مهمترین نقشها بود کمرنگ و بعد محو شد.

پرستو و رعنا نقششان لوس شد و بیشتر در حال دعوا بودند. و منصور مثل یک بچه به شنبه حسادت می کرد .

متاسفانه سروش صحت متوجه نشد که جواد رضویان نقشش جالب نیست  و به جای اینکه او را از سریال حدف کند نقشش را پر رنگتر هم کرد و باعث شد که این مجموعه که در آغاز ساختار جدید و ملوسی داشت تبدیل به سریالی بی ارزش و لوس و مسخره ای شود که نه تنها باعث خنده و شادی مردم نشود بلکه هیج هدفی هم دنبال نکند مثلا در یک قسمت این سوژه کم آورده بود این کارگردان که یک صحنه را چندین بار تکرار کرد.

شاید این درس خوبی برای سروش صحت شود که دیگر کارگردانی نکند . بقول شاعر: تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف.

بهتره کارگردانهای طنز ما مهران مدیری٬ رضا عطاران و حتی مهران غفوریان باشند چون واقعا  سریالهای آنها برای دقایقی باعث خنده و شادی می گردند  و واقعا بی نظیرند.

نظرات 3 + ارسال نظر
سولماز چهارشنبه 19 دی‌ماه سال 1386 ساعت 12:24 ق.ظ

در تایید شما باید بگویم: کار هر بز نیست خرمن کوفتن مرد نر می خواهد و شیر کهن.

علی چهارشنبه 19 دی‌ماه سال 1386 ساعت 12:46 ق.ظ http://roozebaad.blogsky.com

سلام
جالب بود
موفق باشی
در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود
از پرده ای برون آی ای کوکب هدایت
بای

امیرسامان چهارشنبه 19 دی‌ماه سال 1386 ساعت 01:23 ق.ظ http://www.amirsaman1.bogfa.com

سلام
وب بسیار زیبایی داری
خیلی قشنگه
خوشحال میشیم به من هم سری بزنی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد