پروانه و شمع

 

اتفاق افتاد دوشم صحبت پروانه ای                    خویشتن می سوخت شمع تا فروزد خانه ای

در شگفت افتادم از پروانه و کردار شمع               خویش را دیدم میان مستی و دیوانه ای

آن یکی از اشتیاق یار آتش می گرفت                 وان دگر می سوخت با یک خنده مستانه ای

گفتم ای پروانه جان خویش در آتش مسوز           ترک عشق و عاشقی کن با چنین فتانه ای

گفت جان باید فدای قامت جانان نمود                 نقد جان را ارزشی نبود بر جانانه ای

شمع را گفتم چرا اینگونه می سوزی چرا؟           از چه می سوزی که تا روشن کنی کاشانه ای

گفت خود را سوختن با خانه ای افروختن              بهتر از خاموش بودن گوشه ویرانه ای

                                                                                                 محمد جعفر کازرونیان

یکی از زیبا ترین مناظره ها در ادبیات کلاسیک ما مناظره بین پروانه و شمع است که از مناظره های عاشقانه است و بسیار در اشعار سعدی می بینیم. ولی این شعر که شاعر آن محمد جعفر کازرونیان است بسیار ظریف و زیبا گفته شده و خواننده با خواندن آن تصویری از این دو عاشق و معشوق کهن در مقابل دیدگان خود می یابد.

نظرات 5 + ارسال نظر
آتنا سه‌شنبه 4 دی‌ماه سال 1386 ساعت 11:57 ب.ظ http://www.marhham.blogsky.com

I wish you Health...
So you may enjoy each day in comfort.

I wish you the Love of friends and family...
And Peace within your heart.

I wish you the Beauty of nature...
That you may enjoy the work of God.

I wish you Wisdom to choose priorities.. .
For those things that really matter in life.

I wish you Generousity so you may share...
All good things that come to you.

I wish you Happiness and Joy...
And Blessings for the New Year.

I wish you the best of everything.. .
That you so well deserve.

HAPPY NEW YEAR 2008

مهدی چهارشنبه 5 دی‌ماه سال 1386 ساعت 12:03 ق.ظ

سلام
خوبه وبلاگتون
موفق باشی عزیزم

ع چهارشنبه 5 دی‌ماه سال 1386 ساعت 12:09 ق.ظ http://www.wxyz.blogsky.com

تعصب خوب نیس ولی در مورد سعدی خوبه..من عاشق این مردم...تو این دور و زمونه فقط کتاب اونو میشه خوند....لطفا با کسی مقایسه نشود

کامبیز چهارشنبه 5 دی‌ماه سال 1386 ساعت 12:14 ق.ظ http://kambiz-64.blogsky.com

سلام
عید غدیر را پیشاپیش به شما تبریک میگم.
شعر بسیار زیبایی بود. تا حالا این شعر رو نخونده بودم.
به وبلاگ من هم یه سری بزنید. خوشحال میشم.
خوش باشی

مجید چهارشنبه 5 دی‌ماه سال 1386 ساعت 11:59 ب.ظ

سلام
به نظر من عشق یک مفهوم پیچیدست. ولی هر کس معشوقش رو برای خودش می خواد نه به خاطر خود معشوق. یعنی به نظر من عشق واقعی وجود نداره. فقط در مورد خداست که اونم روی زمین پیدا نمی شه. مثلا ما خدا را بیشتر برای بهشتش عبادت می کنیم نه به خاطر خودش.

چرا مجید جان تعداد کمی هم پیدا می شن که معشوقشون را فقط بخاطر خوش بخواند حتی بعضی ها معشوقشون را از خوشون هم بیشتر می خواند. در عشق مرحله ای هست که دیگه عاشق وجود نداره چون همه ذارات وجوش شده معشوق.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد